استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع
السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.
آمین یا رب العالمین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام زمان
(عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که
معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان
هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
مطالب بایگانی شده
زنده باد مردانی که مانند مولایشان علی وقتی میخواهند به فقرا کمک کنند، شبها نانی در دست میگیرند و چهره پنهان میکنند تا فقرا از فقر خود خجالت نکشند. و اما وای بر خدمتگذاران!! ملت، که دخترکان معصوم و فقیر را جلوی دوربین به صف میکشند تا آقای وزیر بسته دوهزار تومانی را به دست بگیرد و وقتی عکاس شروع کرد به عکس گرفتن، با لبخندی که ظاهرا به زور روی لبهایش ماسیده است، پول بدهد به بچهها تا آقای وزیر نشان بدهد که تا چه حد فرزندان ایران زمین را دوست دارد! به راستی وزیر با این کار خود به دنبال به دست آوردن دل فقرا است و یا مطرح کردن خود برای ماندن در دولت دنیایی دو روزه!
توضیحی درباره حدیث کِسا مدتی پیش بحثی سر گرفته بود بر سر این که چرا آقای ریشهری به عنوان تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) اقدام به حذف حدیث کسا از کتاب شریف مفاتیح الجنان نمودهاند؟ برخی مذهبیون با دید احساسی به قضیه نگاه کرده و اقدام ایشان را شدیدا تقبیح کردند، اما غافل از این که این جا میدان علم و عقل و منطق است و نه صرف احساس. آن چه که در ادامه میآید نظر آیتالله العظمی مکارم شیرازی -حفظه الله- در مورد این حدیث است که کاملا علمی است و جای چون و چرایی باقی نمیگذارد. این متن عینا از کتاب ارزشمند «مفاتیح نوین» اقتباس شده است. «اصل حدیث کسا میان شیعه و اهل سنت بسیار معروف و مشهور است و جای هیچ گونه تردیدی نیست که رسول خدا (ص) در خانه حضرت زهرا (س) و یا در خانه خودش زیر پارچهای شبیه عبا قرار گرفت و حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) وامام حسین (ع) را زیر آن جای داد و از آنان به عظمت و بزرگی یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملا پاک سازد) معرفی کرد. آنچه در اینجا به عنوان حدیث کسا نقل میشود، حدیث مشروح ومفصلی است که برابر روایتی، خواندن آن به این نحو دارای پاداش و آثار و برکات فراوانی است و در ذیل آن آمده است: «در هر محفلی که شیعیان و علاقهمندان ما این حدیث را بخوانند رحمت الهی بر آنان نازل میشود، فرشتگان برای آنها استغفار میکنند، اندوه غم زدگان بر طرف میشود، حاجات روا خواهد شد.» این حدیث نخستین بار در کتاب «منتخب طریحی» (متوفای 1085) از علمای قرن یازدهم آمده است. محدث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال در شرح زندگانی امام حسین (ع) پس از بیان این نکته که حدیث اجتماع خمسه طیبه (ع) تحت کسا از احادیث متواتره است، مینویسد: «اما حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است، به این کیفیت در کتاب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده و میتوان گفت از خصایص کتاب «منتخب» است». از این رو جناب ایشان آن را در مفاتیح الجنان نیاورده است و ناشران بر خلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاتیح اضافه کردهاند. پس از کتاب «منتخب» این حدیث در کتاب «عوالم» آمده است. صاحب کتاب عوالم «شیخ عبدالله بحرانی» از شاگردان مرحوم علامه مجلسی و از علمای قرن دوازدهم است. در این کتاب برای این حدیث سندی ذکر کرده است که از جهاتی جای تامل دارد: الف) سند این حدیث مطابق نسخه خطی موجود در کتابخانه یزد در متن کتاب نبوده است، بلکه در حاشیه آن آمده است و خط آن نیز با خطّ متن که دست خط صاحب عوالم است، متفاوت میباشد. ب) برخی از افراد سلسله سند حدود هشتاد سال با یکدیگرفاصله دارند که قاعدتا یکی از آنها نمیتواند از دیگری نقل حدیث نماید. ج) بعضی از افراد این سند در کتب رجالی توثیق نشدهاند. ولی از آنجا که محتوای حدیث اشکال خاصی ندارد و بعضی از علما به قرائت آن اهمیت میدادند و با توجه به «احادیث من بلغ» میتوان آن را به قصد رجا و به امید بر آورده شدن حاجات خواند.» آیتالله العظمی بهجت -متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه- در توصیهای به کسی که بیماری لاعلاج داشت، فرمودند حدیث کسا را مکرر بخوانید. آیتالله العظمی صافی گلپایگانی -حفظه الله- در توضیحی برای نگارنده فرمودند شایسته است خواندن این حدیث از آن جایی که فضایل آل البیت (ع) را نشان میدهد، ترک نشود. بنابراین از مباحث مذکور نتیجه میگیریم که خواندن حدیث باید به قصد رجا باشد و شایسته است ترک نشود و لذا کار آقای ری شهری در حذف آن از کتاب مفاتیح الجنان اشتباه بوده است. کافی بود، ایشان مختصری از توضیحات آیتالله العظمی مکارم را قبل از حدیث میآورد و آن را چاپ میکرد.
ناشرین پولدوست دو مطلب را عرض میکنم در رابطه با ناشرین کتاب در کشور. اولین مطلب پول هزینه بسیار بالای کتاب است. متاسفانه هزینه کتاب در کشور بسیار بالا است و ناشرین به هر قیمتی که بخواهند کتاب های خود را میفروشند. بنابراین نباید از مردمی که با این همه مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند انتظار داشت کتاب هم بخوانند. به عنوان نمونه از یک انتشاراتی به نام انتشارات حکمت که کتب مذهبی و فلسفی چاپ میکند، کتابی سه جلدی به نام بحرالمعارف اثر ملاعبدالصمد همدانی -رحمه الله- خریدم. هر جلد این کتاب از نظر موضوع، شهرت نویسنده، قطر و سایر موارد شبیه کتاب معراج السعاده نوشته ملااحمد نراقی -رحمه الله- و یا پایینتر است. کتاب معراج السعاده هزینهای در حدود 5000 تومان دارد و انتظار میرفت کتاب مذکور که سه جلدی است، حداکثر هزینهای معادل 15000 تومان داشته باشد، در صورتی که هزینه آن حدود 35000 تومان بود!! یعنی 120 درصد بالاتر از هزینه واقعی بدون هیچ دلیل قابل توجیهی! کتابهای منتشره توسط این انتشاراتی عموما دارای قیمت بالاتری نسبت به سایر انتشاراتیها هستند و قیمت چند جلد کتاب که میخواستم از این انتشاراتی بخرم 56000 تومان شد! و البته از بخت خوب بنده برخی از کتابها چاپ این ناشر نبود و هزینه پایینی داشت والا بسیار بیش از اینها باید برای آن چند جلد کتاب پول پرداخت میکردم! بنده میخواستم ببینم آیا دولت نباید بر این اتشاراتیها نظارت داشته باشد و هر کدام کتب خود را با هر قیمتی که بخواهند میتوانند به فروش برسانند؟! چرا شرکتهای چاپ و نشر فکر میکنند نویسنده کتاب را خریدهاند و وی متعلق به آنها است و لذا آثار آنها را با قیمتهای نجومی به بازار عرضه میکنند. بیچاره ملاعبدالصمد همدانی، شاید اگر زنده بود هرگز اجازه نمیداد این انتشاراتی کتابش را چاپ کند! و اما مورد دیگر این که متاسفانه بسیاری از انتشاراتیها تنها به فکر پر کردن جیب افتادهاند و این مساله در نمایشگاه کتاب نیز کاملا به چشم میخورد. دیگر کمتر کسی به صورت تخصصی بر روی موضوعات کتابها کار میکند که مثلا یک ناشر تنها کتب مذهبی بفروشد، یک ناشر کتب تاریخی، یکی کتب ادبی، یکی کتب مربوط به زندگی، ... . بسیاری از انتشاراتیها دو کتاب را حتما داشتند، یکی آشپزی ساناز و سانیا و دیگری مفاتیح الجنان! دو کتابی که هیچ ربطی به یکدیگر ندارند، اما ظاهرا پرفروش بودند و ناشرین پول را بر تخصص ترجیح میدادند و اگر میخواستی دنبال کتاب خاصی بگردی مجبور بودی تمامی چند هزار غرفه را بگردی، زیرا ممکن بود کتاب تاریخی تو در بین کتب ورزشی پیدا شود!
شرک یکی از دوستان مومن گروه مقالهای نوشته بود به نام «مسلمانان بیایید یهودی باشیم» و الحق که راست میگفت. بنده را به یاد سخن یکی از علمای بزرگ اخلاق انداخت که میگفت: «بیایید مشرک باشیم!» گفتند: «مشرک؟!» فرمود: «بله، ما الان کافریم و مشرک بهتر است. ما کارها را برای خود یا دیگران انجام میدهیم و نه برای خدا. نمیتوانیم فقط برای خدا انجام دهیم، اما لااقل بیایید خدا را در هم نیتمان شریک کنیم و هم برای خدا، هم برای دیگران انجام دهیم. بیایید لااقل مشرک باشیم!» و عدهای فکر میکنند مشرک و این همه آیه در مذمت آنان یعنی فقط بتپرست! یعنی کسی که در پرستش با خدا شریک قایل میشود. خیر! مشرک و این همه آیه در مورد آن یعنی کسی که در هر نیتی و فعلی کسی را شریک خدا قرار دهد. همین که هنگامی که انسان کارش به دست کسی گیر کند و در قلب خود در حین این که میگوید بروم تا کارم را درست کند، لحظهای از خدا غافل شود و مسبب الاسباب را فراموش کند، این عین شرک است و البته به شرک در پرستش شرک جلی و به شرک در غیر پرستش شرک خفی میگویند. عارف سترگ مرحوم آیتالله انصاری همدانی -افاض الله علینا من برکاته و رفع الله درجاته- عارف بزرگ معاصر برای شاگرد خود استاد کریم محمود حقیقی در پاسخ به این سوال که چگونه آدم شویم، این آیه را خواندند: من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند. و فرمودند «دقت کن که بالاترین مقام، مقام لقاءالله است و در این آیه خدای تعالی میفرماید دو عمل انجام بده: عمل صالح و شرک نداشتن.» استاد کریم محمود حقیقی میگوید: «آن وقت بنده کاملا به این فرمایش دلخوش شدم به این خیال که حالا چند ماه دیگر به جایی میرسیم؛ ولی وقتی در عمل وارد شدیم، دیدیم عمل صالح آسان است، ولی شرک نورزیدن بسیار بسیار مشکل. اینکه بالاخره انسان بتواند از شرک خفی خارج و وارد توحید واقعی پروردگار شود.» حال ما هم باید یهودی باشیم تا دین خود را از سایر ادیان بالاتر بدانیم، تا هوای همکیشان خود را داشته باشیم، مسایل دنیوی مانند وطنپرستی ما را از مسایل اخروی مانند دین و خداپرستی غافل نسازد و هزاران مورد دیگر که قلیلند ابصار ناظره و اذن سامعه آن! شهید مطهری میفرماید ناسیونالیسم دو جنبه دارد، مثبت و منفی. جنبه مثبتش آن است که شخص برای مصالح و منافع مملکت خود تلاش کند تا کشورش و مردمش را سربلند سازد که این بسیار خوب است و جنبه منفی آن این است که انسان احساس کند آن خاکی که در آن زندگی میکند با بقیه فرق دارد و مردم کشورش از بقیه بالاترند و ... .
------------------------------- پینوشتها بر اساس این احادیث اگر در مورد یک عمل خیر و اجری از خدا و پیامبر نقل شده باشد و این نقل به فردی رسیده باشد و او برای رسیدن به آن پاداش، به آن عمل خیر اقدام نماید، خداوند منان به لطف و کرم خود آن پاداش را به او عنایت میفرماید، حتی اگر چنین حدیثی در واقع از معصوم صادر نشده بوده است. حامد اسلامجو، پرسشهای شما و پاسخهای آیتآلله بهجت، ص 101 و 102 نقل از زبان آیتالله بهجت، منبع را نگارنده فراموش کرده است. کهف/110 موسسه فرهنگی مطالعاتی شمسالشموس، سوخته، ص 307 و 308