استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع
السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.
آمین یا رب العالمین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام زمان
(عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که
معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان
هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
مطالب بایگانی شده
حجاب از نظر لغوی به معنای پرده است و لذا در متون فقهی اصلاً به مفهوم پوشش زن مسلمان به کار نرفته و بدین منظور از واژه «ستر» بهره گرفته شده است. از این جهت، علی رغم اینکه از نظر عرفی به معنای پوشش زن به کار می رود، اما قدری دارای ابهام بوده و گمراه کننده است. چون ممکن است، بخاطر معنای لغوی آن چنین تصور شود که معنای باحجاب بودن زن مسلمان این است که وی پرده نشین باشد و از حضور در صحنههای سیاسی و اجتماعی محروم گردد. در حالی که واقعیت غیر از این است و زن می تواند با حفظ پوشش لازم، در این عرصه ها حضور یابد. قرآن مجید در مقام بیان حکم پوشش زن مسلمان، صرفاً بر لزوم و وجوب آن تأکید می کند و می فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها؛[1] به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند... از این رو، اکثر مفسران همانند علامه طباطبایی[2] و دیگران در مقام تفسیر این آیه شریفه این وجه را بیان کرده اند؛ بر آن اند که مراد از زینت، مواضع و جاهای آن است. چنانکه صاحب تفسیر کشاف در این رابطه می گوید: ذکر زینت و نه مواضع آن به منظور تأکید و مبالغه در ستر و پوشش است. زیرا زینت در مواضع و قسمت هایی از بدن قرار می گیرد که برای نامحرمان نگاه به آن جائز نیست؛ همانند ذراع (فاصله میان آرنج تا مچ دست) ساق، سینه، گردن، بازو، گوش و سر. از این جهت، نهی از اظهار و یا آشکار نمودن خود زینت به این معنا است که وقتی نظر بر زینت، بدلیل قرار داشتن در قسمت هایی از بدن، حرام است،نظر بر خود آن جاها قطعاً و به طریق اولی حرام می باشد.[3] بنابراین، مراد از زینت، همان مواضع و آن قسمت از بدن انسان است که زینت در آن جاها قرار می گیرد. حال این سؤال مطرح می شود اینکه چه مقدار از بدن یا کدام مواضع زینت باید پوشانده شود تا معلوم شود پوشش اسلامی زن، رعایت شده است؟ زیرا بعضی از مواضع زینت یا قابل پوشاندن نیست و یا پوشاندن آن موجب دشواری و به سختی افتادن است. چنانکه دست ها محل انگشتر و چشم ها محل سرمه کشیدن که هر کدام زینت به شمار می آید، می باشد. و اگر پوشاندن دست و صورت هم واجب باشد، زن مسلمان دچار سختی ها و ناراحتی های زیادی خواهد شد. لذا قرآن کریم در ادامه همان آیه شریفه، بعضی از اعضای بدن را از مشمولیت وجوب حجاب خارج نموده آن عده از مواضع زینت را که خود بخود آشکار است و نمی توان آن ها را پوشاند، از حکم یاد شده بیرون کرده است. بر این اساس، مفسران با استناد به روایت امام صادق ـ علیه السلام ـ[4] در این زمینه گفته اند : مراد آیه شریفه از اعضایی که خود بخود آشکار و نمایان است، صورت، دست ها و پاها می باشد. هم چنانکه در بعضی روایات آمده است که پوشاندن زینت های آشکار، مثل سرمه کشیدن و انگشتر لازم نیست. پس یقیناً صورت، دست ها و پاها از حکم وجوب پوشاندن خارج است و در هیچ حالتی لازم نیست این قسمت از بدن که بطور طبیعی و ناخواسته آشکار و نمایان است، پوشانده شود. در نهایت به این نتیجه می رسیم که از نظر اسلام، آنچه لازم است پوشاندن تمام بدن، به جز صورت، دست ها و پاها است و این از ضروریات و مسلمات است. نه از نظر قرآن و حدیث و نه از نظر فتاوی در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد.[5] تاکنون اصل وجوب پوشش و حدود آن بیان شد اما کیفیت و نوع آن که ظاهراً سؤال بیشتر بر آن متمرکز است، باید گفت در این باره از نظر شرعی محدودیتی وجود ندارد و انتخاب آن تابع عرف و شرایط اجتماعی است. و طبعاً به دلیل تفاوت عرف و آداب جوامع، در یک جامعه پوشیدن چادر، در جامعة دیگر مثلاً مانتو و شلوار بلند همراه با روسری و در جامعه سوم پوشیدن بُرقع و غیر آن، بهترین پوشش به شمار می آید. هم چنانکه زمان و شرایط زمانی هم بر این مسئله تأثیر می گذارد. در یک مرحله زمانی همانند اوایل انقلاب اسلامی، بدلیل وجود حال و هوای انقلابی گری، زنان مسلمان و در کل جامعه نسبت به نوع لباس و پوشش آنان حساسیت بیشتری دارند و سعی می شود آداب و رسوم سنّتی مردم در این زمینه بخوبی حفظ شود و این مسئله آنقدر اهمیت پیدا می کند که بعضی از خانم های مبارزه در جبهه جنگ هم چادر سنّتی را کنار نمی گذارند. اما با گذشت زمان و پیدایش تحولات اجتماعی و فرهنگی در جامعه، نوع لباس کم کم تغییر می کند و آنگونه که امروزه دیده می شود، در تعدادی از شهرها، زنان و دختران نسبت به پوشیدن چادر، آزاداند و بیشتر علاقمنداند تا بدون چادر و با مانتور و شلوار در بیرون از خانه، ظاهر شوند. بنابراین، همانطوریکه تفاوت و اختلاف جوامع از یک کشور به کشور دیگر و حتی از یک شهر به شهر دیگر در نوع و کیفیت لباس و پوشش زنان، اثرگذار است، اختلاف زمانی نیز بر این مسئله اثر می گذارد. امّا آنچه از نظر شرعی نباید تغییر کند و همواره ثابت و پابرجا بماند، اصل پوشش و حفظ حجاب است، نه نوع و شکل آن و از نظر شرعی آنچه اهمیت دارد، همین مسئله است. پس، زن مسلمان می تواند مطابق آداب عرفی و رسوم اجتماعی محیط زندگی خود، هر نوع لباسی را بپوشد و از نظر شرعی، حجاب خود را هم حفظ کند. زیرا، از نظر شرعی، نوع و کیفیت و یا رنگ و مدل لباس و پوشش زن مسلمان تعیین نشده و بلکه انتخاب آن، یک امر عرفی و اجتماعی است که در زمان ها و مکان های متفاوت، فرق دارد. هم چنین در مورد رنگ و سایر ویژگی های لباس و پوشش نیز آداب و رسوم اجتماعی تعیین کننده می باشد و از نظر شرعی آنچه اهمیت دارد، پوشش مطلوب و کامل است، نه رنگ و نوع و کیفیت خاص آن. چنانکه در صدر اسلام زنان عرب، اطراف روسری های شان را بالا انداخته و یا به پشت رها می کردند و در اثر آن گردن و مقداری از سینه های شان نمایان می شد. قرآن کریم دستور می دهد زنان مسلمانان باید اطراف روسری های شان را روی سینه بیندازند تا بدن آنان پوشش کامل داشته باشد. امّا راجع به اندازه، رنگ، کیفیت و مشخصات جزیی آن بیانی ندارد. بنابراین انتخاب پوشش، حق خود زنان است امانکته ای که باید در این رابطه مورد توجه باشد این است که نوع و کیفیت پوشش نباید به گونه ای باشد که با فلسفه حجاب و حکمت تشریع آن منافات داشته باشد و لذا در این جهت، وجه دوم تفسیر آیه شریفه که قبلاً بیان شد قابل دقت و تأمل می باشد. از این رو، شأن زن مسلمان اقتضا دارد تا لباس، متناسب با شأن و متانت وی باشد و طبعاً لباس زشت و زننده و چسبیده به تن مغایر با وضعیت زن مسلمان و مخالف با حکمت تشریع حجاب و وجوب ستر است. منبع برای مطالعه بیشتر 1. پوشش زن در اسلام، اثر ابوالاعلی مودودی، ترجمة احمد صادقی. 2. پوشش زن در گستره تاریخ، نوشته طیبه پارسا. 3.حجاب و کشف حجاب در ایران، نوشته فاطمه استادملک. -------------------------------------------- [1] . نور، 31. [2] . المیزان، ج 15، ذیل آیه 31 سوره نور. [3] . فضل الله؛ تفسیر من وحی القرآن؛ الطبعة الثانیه؛ جلد 16؛ لبنان: دارالملاک؛ 1998، ص 300ـ304. [4] . کافی، ج 5، ص 520، حدیث 1. [5] . شهید مطهری، مسئله حجاب، چاپ 34؛ تهران، صدرا، 1370، ص 181.