سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان درنده‏اى است ، اگر واگذارندش بگزد . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----347182---
بازدید امروز: ----2-----
بازدید دیروز: ----2-----
جستجو:
Image and video hosting by TinyPic
  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من

  • پارسی بلاگ

    محل اقامت امام عصر(ع) - شب هجران

  • لوگوی وبلاگ
    محل اقامت امام عصر(ع) - شب هجران

    استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.

    آمین یا رب العالمین

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:
    بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
    مطالب بایگانی شده

    لوکوی دوستان من


  • محل اقامت امام عصر(ع)
    نویسنده: یک دوست یکشنبه 87/9/3 ساعت 5:5 عصر


    «طیبه» یکی از نام‏های مدینه طیبه است. این روایت دلالت می‏کند که آن حضرت‏(ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت می‏کند که همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، کس دیگری جای‏گزین او می‏شود.
    موضوع محل اقامت و سکوت امام مهدی‏(ع) در زمان غیبت از جمله موضوع‏هایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار می‏گیرد.
    پیش از پاسخ‏گویی به این پرسش یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی‏(ع) دو معنا قابل تصور است:
    نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی اینکه آن حضرت در دوران غیبت از نظر جسمی از دیدگان مردم به دور است و و اگر چه آن حضرت مردم را می‏بیند و از حال آنها باخبر می‏شود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد.
    دوم، ناشناس بودن امام: در این فرض آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می‏یابد و با آنها مواجه می‏شود، ولی کسی او را نمی‏شناسد و به هویت واقعی‏اش پی نمی‏برد.1
    بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی‏(ع) در زمان غیبت اگر چه در هر دو فرض مطرح می‏شود، ولی به نظر می‏رسد در فرض دوم این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود در هر کجا که بخواهد می‏تواند زندگی کند.
    در زمینه محل اقامت امام مهدی‏(ع)، روایت‏های گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها محل‏های احتمالی اقامت آن حضرت را می‏توان به سه دسته تقسیم کرد:


    1. محل‏های دور دست و ناآشنا
    برخی از روایات، محل خاصی را برای اقامت امام مهدی‏(ع) تعیین نمی‏کنند و جایگاه ایشان را در بیابان‏ها و کوه‏ها، مکان‏های دوردست و محل‏هایی می‏دانند که هیچ کس از آن آگاهی ندارد. از جمله در روایتی که از خود آن حضرت نقل شده است، ایشان خطاب به علی بن مهزیار می‏فرماید:
    «ای پسر مهزیار! پدرم ابو محمد از من پیمان گرفت که هرگز با قومی که خداوند بر آنها خشم گرفته، آنها را لعنت کرده، برای آنها در دنیا و آخرت، بیچارگی رقم خورده و عذابی دردناک در انتظار آنان است، هم‏نشین نباشم و به من دستور داد که برای اقامت، کوه‏های سخت و سرزمین‏های خشک و دور دست را برگزینم».2
    همچنین آن حضرت در توقیع شریفی که خطاب به شیخ مفید صادر شده است، در این زمینه می‏فرماید:
    «ما براساس آنچه خدای تعالی برای ما و شیعیان مؤمن‏مان مصلحت دیده، تا زمانی که دولت دنیا از آن فاسقان است، در سرزمین‏های دوردستی که از جایگاه ستمگران دور است، سکنا گزیده‏ایم، ولی از آنچه بر شما می‏گذرد، آگاهیم و هیچ یک از اخبار شما بر ما پوشیده نمی‏ماند».3
    در روایتی که از امام صادق‏(ع) نقل شده است، آن حضرت، جایگاه امام مهدی‏(ع) را جایی ناشناس معرفی می‏کند که جز معدود افرادی از آن آگاهی ندارند:
    «و هیچ‏کس از دوست و بیگانه از جایگاهش آگاهی نمی‏یابد مگر همان خدمت‏گزاری که به کارهای او می‏رسد».4
    این‏گونه روایات گویای آن است که امام مهدی‏(ع) بر اساس امر الهی، در مکان‏هایی ناشناخته، دور از دست‏رس، به دور از شهرها و آبادی‏ها زندگی می‏کند و از محل اقامت آن حضرت آگاه نیست.


    2. محل‏های خاص و شناخته شده
    در برخی روایات، از مکان‏هایی خاص به عنوان اقامت‏گاه امام مهدی‏(ع) در دوران غیبت یاد شده است که از آن جمله می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

    الف) مدینه
    در برخی روایات، از مدینه منوره به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) یاد شده است. در روایتی که از امام محمد باقر(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‏خوانیم:
    صاحب این امر ناگزیر از کناره‏گیری است و او در [زمان] کناره‏گیری خود ناگزیر از [داشتن] نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [مدینه] طیبه.5
    در کتاب شریف «بحارالأنوار» ذیل این روایت چنین آمده است:«طیبه» یکی از نام‏های مدینه طیبه است. این روایت دلالت می‏کند که آن حضرت‏(ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت می‏کند که همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، کس دیگری جای‏گزین او می‏شود.5

    در روایت دیگری که از امام حسن عسکری‏(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش راوی که می‏پرسد: «اگر حادثه‏ای برای شما روی دهد سراغ فرزندتان را از کجا بگیریم؟» می‏فرماید: «در مدینه».6

    ب) کوه رضوی
    برخی روایات، «کوه رضوی» در نزدیکی مدینه را پناه‏گاه و اقامت‏گاه امام عصر(ع) معرفی کرده‏اند که روایت زیر از آن جمله است:
    عبدالاعلی مولی آل سام می‏گوید: به همراه ابی عبدالله [امام صادق](ع) [از مدینه] خارج شدیم، زمانی که به روحاء [در اطراف مدینه] رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به کوهی که در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمود:
    «این کوه را می‏بینی؟ این کوه «رضوی» نام دارد و از کوه‏های فارس است. چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما منتقل کرد. در آن، همه درخت‏های میوه‏دار وجود دارد و در دو مرحله پناه‏گاهی خوب برای خائف [امام زمان] است. آگاه باش که برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری بلند است».7
    در دعای ندبه نیز از این مکان نام برده شده است.8
    یاقوت حموی در مورد منطقه «رضوی» می‏نویسد:
    «رضوی، کوهی است میان مکه و مدینه در نزدیکی ینبع و دارای آب فراوان و درختان زیادی است. کیسانیه9 می‏پندارند که محمد بن حنفیه در آنجا زنده و مقیم است».10
    گفتنی است در احادیث فراوانی، از «رضوی» یاد شده و از آن بسیار ستایش شده است.11

    ج) ذی طوی
    مکان دیگری که در روایات از آن به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) یاد شده، «ذی طوی» است. «ذی طوی»، نام کوهی در اطراف مکه است. در روایتی که از محمد باقر(ع) نقل شده، چنین آمده است:
    «صاحب این امر را در یکی از این دره‏ها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت...] با دست خود به ناحیه ذی طوی اشاره کرد».12
    گفتنی است در دعای ندبه نیز به نام این مکان اشاره شده و در برخی روایات، از همین منطقه به عنوان محل تجمع یاران امام مهدی‏(ع) یاد شده است.13


    3. در میان مردم
    دسته سوم از روایات مانند دسته اول، از جایگاه و مکان خاصی نام نمی‏برند و از آنها استفاده می‏شود که امام مهدی‏(ع) به صورت ناشناس در میان مردم زندگی می‏کند. در روایتی که از امام صادق‏(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‏خوانیم:
    «چگونه این مردم، این موضوع را انکار می‏کنند که خداوند با حجتش همان گونه رفتار می‏کند که با یوسف رفتار کرد؟ همچنین چگونه انکار می‏کنند که صاحب مظلوم شما ت همان که از حقش محروم شده و صاحب این امر [حکومت] است ت در میان ایشان رفت و آمد می‏کند، در بازارهایشان راه می‏رود و بر فرش‏های آنها قدم می‏نهد، ولی او را نمی‏شناسند، تا زمانی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند، چنان که به یوسف اجازه داد، آن زمان که برادرانش از او پرسیدند: «آیا تو یوسف هستی؟» پاسخ دهد که «آری، من یوسف هستم».14
    حال این پرسش مطرح می‏شود که کدام‏یک از این سه دسته روایت قابل پذیرش هستند و آیا راهی برای جمع کردن میان آنها وجود دارد یا خیر؟
    به نظر می‏رسد میان این سه دسته روایت منافاتی وجود دارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیت‏های مختلفی که پیش می‏آید، زندگی به صورت ناشناس در میان مردم و اقامت در مکان‏هایی چون مدینه منوره یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دور از دست‏رس را انتخاب می‏کند.
    به بیان دیگر، براساس دومین معنایی که برای غیبت قابل تصور است؛ یعنی ناشناس بودن امام مهدی‏(ع)، آن حضرت، الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دور از دست‏رس ندارد و می‏تواند به صورت طبیعی در میان مردم زندگی کند. البته ممکن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار کند که براساس سفارش پدر بزرگوارشان، کوه‏ها و بیابان‏ها را اقامت‏گاه خود برگزیند.
    بدیهی است اگر قرار باشد آن حضرت به صورت ناشناس در میان مردم زندگی کند، مکان‏هایی چون مدینه منوره در کنار قبر جد بزرگوارش، بهترین مکان خواهد بود.

    -----------------------------------
    پی‌نوشت‌ها:
    1. برای مطالعه بیشتر در این زمینه‏ر.ک: همین کتاب، ص .
    2. کتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 161.
    3. الاحتجاج، ج 2، ص 599؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 176.
    4. کتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 172، ح 5.
    5. الکافی، ج 1، ص 340؛ کتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 102؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 6.
    6. بحارالأنوار، ج 52، ص 153.
    7. الکافی، ج 1، ص 328، ح 2؛ کتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 139؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 161، ح 11.
    8. کتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 103؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 7.
    9. ر.ک: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
    10. کیسانیه پیروان مختار بن ابوعبیده ثفقی بودند. او نخست برای پیشرفت کار خود دعوت به علی بن الحسین‏علیه السلام سپس دعوت به محمد حنفیه می‏کرد. البته کار او مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت نبود، بلکه می‏خواست از آن بهره‏برداری سیاسی کرده باشد و چون کارش بالا گرفت خود دعوی دریافت وحی از خداوند کرد و عباراتی مسجع و مقّفی به تقلید قرآن به زبان می‏راند. (فرهنگ فرق اسلامی، ص 373)
    11. یاقوت حموی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنته و البقاع، ج 2، ص 620.
    12. ر.ک: بحارالأنوار، ج 52، ص 306؛ ج 53، ص 97.
    13. کتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 182.
    14. ر.ک: کتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 315؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 306، ح 80؛ ص 307، ح 81.
    15. ر.ک: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
    16. کتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 164؛ الکافی، ج 1، صص 336 و 337، ح 4.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()