سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس نیکو بپرسد، بداند [و] هرکس بداند، نیکو بپرسد . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----345153---
بازدید امروز: ----14-----
بازدید دیروز: ----19-----
جستجو:
Image and video hosting by TinyPic
  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من

  • پارسی بلاگ

    پرسش از اسلام - شب هجران

  • لوگوی وبلاگ
    پرسش از اسلام - شب هجران

    استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.

    آمین یا رب العالمین

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:
    بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
    مطالب بایگانی شده

    لوکوی دوستان من


  • پرسش از اسلام
    نویسنده: یک دوست سه شنبه 86/11/30 ساعت 10:49 صبح

    سوال:
    پیروان همه ادیان از آموزه‌های دینی و کتاب مقدس خود دفاع می‌کنند، زردشتی‌ها، مسیحی‌ها، یهودی‌ها، هم چنین بودایی و هندو و غیر اینها، هر یک همانند مسلمان‌ها دین خودشان را حق می‌دانند و بقیه را باطل و خرافه می‌پندارند، با توجه به این موضوع به چه دلیل می‌توان گفت: تنها اسلام دین حق و مورد رضایت خدا است و سایر ادیان باطل است؟ چون اگر گفته مستند به آیات و روایات باشد مورد قبول غیرمسلمان نیست.

    پاسخ:

    قسمت دوم

    تناسب آموزه‌ها و گزاره‌های اسلام با نیازهای اصیل بشری:
    حیات انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است. و هر بعد وجود انسان ویژگی‌هایی دارد که بر اساس آن می‌توان گفت نیازهای اصیل انسانی سه دسته است:
    1. تفکر؛ 2. غرایز؛ 3. عواطف و احساس. و هر کدام از اینها در قالب و نمادهای خاصی ظهور و بروز می‌کند و می‌توان آنها را به صورت ذیل مطرح کرد:
    1. نیازهای عقلانی و اخلاقی، از قبیل عدالت‌خواهی، راستی‌ستائی، حق‌خواهی و حقیقت‌جوئی.
    2. نیازهای طبیعی و غریزی مانند خوراک، پوشاک، مسکن و علاقه به جنس مخالف.
    3. نیازهای عاطفی و احساسی، مانند دوستی و محبت، انس و الفت، همکاری و ابراز همدردی.
    مهمترین و شاخص‌ترین تعالیم اسلام، در توصیه به تفکر و تعقل است. در واقع از نظر اسلام، وقتی شایستگی برای انسانیت پیدا می‌شود که وی اهل فکر و اندیشه باشد، «بدترین جنبندگان در نزد خدا افراد کر ولالی‌اند، که نمی‌اندیشند».[12] و در موارد متعددی تفکر را غایت و مقصد نزول قرآن، معرفی می‌کند «و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها، روشن سازی! شاید آنان بیاندیشند.»[13] جایگاه عقل و خرد در اسلام در بلندترین موقعیت ممکن است. لذا علی ـ علیه السّلام ـ فرموده است: به سبب عقل، ژرفای حکمت به دست می‌آید، و با حکمت ژرفای عقل به دست می‌آید. و با تدبیر و سیاست نیکو، ادب شایسته ایجاد می‌شود و اندیشیدن، زندگیِ دلِ آگاه است.»[14]
    اسلام و عدالت
    قرآن یکی از بنیادی‌ترین اهداف رسالت و بعثت پیامبران را ایجاد قسط و عدالت معرفی می‌کند.[15] و درجایی دیگر صریحاً می‌گوید: «به درستی که خداوند بر عدل و احسان فرمان می‌دهد.»[16]
    اسلام و راستی‌گرایی
    آیاتی که در تمجید صدق و در مذمت ونکوهش کذب وارد شده است، بسیار فراوان است. امّا در این میان از باب نمونه به این آیه اکتفا می‌کنیم: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای خدا را پیشه کنید و با راستگویان باشید.»[17]
    مهم این است که در رأس هر اخلاق عدالت و صداقت نهفته است، قرآن و سایر منابع اسلامی تأکید تمام بر اخلاق دارد. لذا خداوند وعده داده است که حق را یاری و تثبیت خواهد کرد و منکران حق را نابود خواهد کرد.[18]
    اسلام و نیاز طبیعی
    «بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن، و احسان بورز، چنان که خداوند بتو احسان ورزیده است...».[19]
    اسلام و نیازهای عاطفی و احساسی
    از نشانه‌های او این است که از نوع خودتان برایتان همسران آفریده تا با آنها آرامش بگیرید. و میان‌تان دوستی و رحمت برقرار کرد. و این برای گروه خردورزان، نشانه‌ای است.»[20] اسلام توصیه اکید به همکاری و تعاون دارد.[21] و حتی تلاش جهت نجات یک انسان به منزله نجات تمام مردم تلقی شده است. چنان که تجاوز و قتل انسان بی‌گناه به منزله قتل همه مردم، مذموم و محکوم شناخته شده است.[22] و بلندی عاطفه و احساس انسانی در تعالیم اسلامی به چشم می‌خورد. اسلام در عین اینکه بهره گیری از دنیا را حلال کرده است، امّا همیشه حد و مرز بهره‌وری و لذت‌‌جوئی را با عدالت و فضائل اخلاقی تعیین کرده است. و انسان در سایه چنین تدبیری به آرمانی‌ترین وضع ممکن رشد خواهد کرد.
    ج. خاتمیت و کمال دین اسلام
    1/ج. تبیین خاتمیت و کمال دین اسلام
    مقصود از کمال و خاتمیت دین اسلام، این است که آموزه‌ها و گزاره‌های اسلام، مزید بر اینکه خردپذیر، و جامع می‌باشند، در کمال نهائی هم قرار دارند، یعنی هیچ قانون و دینی بالاتر و برتر از دین اسلام قابل تصور نمی‌باشد. اگر واقعا ثابت شود که احکام و دستورات دینی و معارف اسلامی از همه مکاتب و ادیان الهی و هم چنین از اندیشه‌ها و مکاتب انسانی برتر است؛ منطقاً حقانیت دین اسلام هم ثابت خواهد شد. به نظر می‌رسد که برای قناعت الزام همگان دلیلی روشنتر و مقبول‌تر از کامل بودن و بهتر بودن تعالیم و احکام اسلام، نتوان پیدا کرد.
    معنای خاتمیت دین اسلام این است، که این دین تمام ساز و کار لازم و کامل را برای هدایت و سعادت انسان فراهم کرده است. پس نیازی نیست که دین و شریعت جدید، برای انسانها از طرف خداوند آورده شود. در این صورت می‌توان گفت میان کمال و خاتمیت دین رابطه تلازم برقرار است. هر گاه دین و شریعتی در نهایت مطلوب و کمال خود باشد، آخرین شریعت هم خواهد بود.[23]
    زیرا یکی از دلائل تجدید شریعت عدم کمال آن است. در اسلام چون مزید بر حقایقی که در شرایع قبلی وجود دارد، حقایق و تعالیمی مناسب با سطح درک و استعداد بشری برای همیشه مطرح شده است. از این رو این دین، به دلیل قابلیت افراد زمان نزول قرآن، مبنی بر حراست و حفاظت از متون، خطاناپذیری وحی، دستخوش تحریف و تغییر بدخواهان نخواهد شد. پس دلیلی از این جهت که باید پیامبر دیگر برای خالص کردن و تهذیب دین بیاید، وجود ندارد. و از سوی دیگر بر اساس ملائمت دستورات دینی با فطرت و طبع انسانی و نیز عمق و ژرفای آن، امکان شریعت جدید منتفی می‌شود.
    2/ج. دلیل خاتمیت و کمال دین اسلام
    برای اثبات خاتمیت و کمال شریعت اسلامی می‌توان به عقل و نیز تصریحات متون دینی استدلال کرد.
    1/2/ج. دلیل عقلی خاتمیت و کمال دین اسلام
    اسلام تعالیمی را در حوزه‌های مختلف، که سعادت و هدایت انسان به آن بستگی دارد، بیان کرده است که عقل صریح، امکان وجود معرفت برتر و بالاتر از آن را ناممکن می‌داند. مثلاً درباره صفات ذات باری و توحید آن، آموزه‌های اسلامی در حد نهائی کمال است. زیرا در توحید الهی تنها شریک و مانند نفی نشده است بلکه حتی ترکیب خارجی و عقلی از خداوند نفی شده است. توحید الهی در اسلام به گونه‌ای تصویر شده است، که متفکرین از فلاسفه اسلامی آن را به وحدت حقه حقیقیه تعبیر کرده است.[24] چنین آموزه‌ای در باب توحید ذات باری نه تنها در ادیان دیگر بلکه مافوق تصور افراد آن زمان بوده و نیز برتر از آن ممکن نیست.
    و اینکه خداوند یگانه به وحدت حقه است و بسیط، و صرف الوجود است. و هیچ کمالی در عالم نیست مگر اینکه در خداوند آن کمال برتر و بهتر موجود است. و کمالات ذاتی خداوند در عین اینکه بی‌نهایت است، امّا از هم متمایز نمی‌باشد، زیرا او صرف وجود، ‌و بساطت محض است.[25]
    توحید الهی شامل توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال، توحید در خالقیت و ربوبیت و توحید در عبادت و طاعت است. و منشأ اندیشه توحیدی اسلام بساطت ذات و صرافت وجود باری تعالی است. و معروف است که «صرف الشیء لا یتثنّی و لا یتکّرر». وجود صرف، و خالی از هر نقص و عدم تکرارپذیر و تعددپذیر نیست. و سخنان امام علی ـ علیه السّلام ـ در خطبه اول نهج البلاغه، اوج بیان توحید قرآنی است.»[26]
    جان دیون پورت، در عظمت توحید قرآنی گفته است: دینی که به وسیله قرآن تأسیس شده است، عبارت از یک توحید تام و تمام است و در توضیحاتی مقدماتی قرآن راجع به خداشناسی هیچ نوع جمود و غموضی وجود ندارد. خدایی که قرآن وصف می‌کند، جهان را با قانون وضع شده خود اداره می‌کند، ‌در عین حال خودش بنفسه با عظمت و غیرقابل درک و قائم بالذّات است. و قوه‌ای است همیشه حاضر و نیروئی است همیشه خودکار.[27]
    وقتی بر آموزه‌های توحیدی اسلام، هیچ بیان بهتر و برتر قابل تصور نباشد، به تعبیر قرآن «فماذا بعدالحق الا الضّلال» فراتر از حق جز گمراهی نخواهد بود.[28] پس باید به حکم عقل، ‌بر حقانیت توحید اسلامی اذعان کرد. و هر بیانی که در تعارض با خداشناسی و توحید قرآنی باشد، ضرورتاً نادرست و باطل خواهد بود.
    معاد قرآنی
    ضرورت، وجود معاد مقتضای حکمت و عدالت الهی است. و بدون معاد سعادت واقعی و خیر حقیقی انسان فراهم نمی‌شود. قرآن بر ضرورت معاد تأکیدات فراوان دارد. و نیز براهین متعدد بر حتمیت آن ارائه کرده است.[29] 

    ادامه دارد ....

    --------------------------------
    [13] . نحل، 44.
    [14] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج 1، کتاب العمل و الجهل، ص 76، حدیث 34، نشر دارالاضواء، چ اول، 1413 ق، بیروت.
    [15] . حدید، 25.
    [16] . نحل، 90.
    [17] . توبه، 119.
    [18] . انفال، 8.
    [19] . قصص، 77.
    [20] . روم، 21.
    [21] . مائده، 2.
    [22] . مائده، 32.
    [23] . جامعیت و کمال دین، ربانی گلپایگانی، ص 56.
    [24] . وحدت حقه و حقیقیه آن است که ذات باری تعالی مقهور هیچ حدّی نیست. و اصلاً نهایت و حد در خداوند معنا ندارد. برخلاف وحدت عددیه، که شیء از اشیاء دیگر به وسیله وجود امتیاز، یا عدم آن، متمایز می‌شود. از این جهت در مقابل وحدت حقه چیزی قابل تصور نخواهد بود و این کامل‌ترین تصویر برای توحید باری تعالی است. ر.ک: به علامه طباطبایی، المیزان، ج 6، از ص 90 ـ 96، نشر دار الکتب الاسلامیه، چ سوم، سال 1394 ق.
    [25] . علامه طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، مرحله 12، ف 11، ص 351، نشر موسسه نشر اسلامی، چ 14، سال 1417 ق.
    [26] . ر.ک: نهج البلاغه، الشیخ محمد عبده، نشر مرکز الاعلام الاسلامی، چ دوم، 1375 ش، خطبه اول.
    [27] . جان دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، ص 111، نشر دار التبلیغ، بی‌تا.
    [28] . یونس، 32.
    [29] . به عنوان مثال به آیات 78 تا 83 سوره یس، رجوع شود.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()