سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفت دانش تکبّر است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----345429---
بازدید امروز: ----9-----
بازدید دیروز: ----13-----
جستجو:
Image and video hosting by TinyPic
  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من

  • پارسی بلاگ

    آقایون یاد بگیرن... - شب هجران

  • لوگوی وبلاگ
    آقایون یاد بگیرن... - شب هجران

    استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.

    آمین یا رب العالمین

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:
    بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
    مطالب بایگانی شده

    لوکوی دوستان من


  • آقایون یاد بگیرن...
    نویسنده: یک دوست دوشنبه 87/4/31 ساعت 8:58 صبح

    نظر یادت نره
    بدون تردید رسیدن به سعادت دنیا و آخرت و حیات طیبه انسانی آرزوی مشترک تمامی انسان ها است که ریشه در نهاد و فطرت آنان دارد. در این راستا زنان و مردان هر کدام جایگاه و نقش خاص خود را دارند که در صورت ایفای نقش و رسالت واقعی و درست خود غرض خلقت را حاصل می کنند.
    و عاشروهن بالمعروف(سوره نساء آیه 19)
    قال الصادق(ع):
    من اخلاق الانبیاء حب النساء.
    محبت نسبت به زن از اخلاق انبیاء است.

    یک مرد فهیم که دارای سلامت روحی و روانی است، به دور از تعصب و خودخواهی، خویش را در غم و شادی همسرش شریک می داند و سعادت خانواده را در گرو یاری و همکاری متقابل با همسر خویش می شناسد و زمانی احساس خوش بختی می کند که همسر او نیز از دل و جان لبخند رضایت بر لب داشته باشد.
    بدین گونه برای حفظ و بقای یک زندگی موفق، هر دو عنصر اصلی زندگی، یعنی «زن و مرد» باید آگاهانه رفتار کنند. دانش و آگاهی در این زمینه، بسیار وسیع و گسترده است و نیاز به مطالعات و کسب تجارب و تمرین را دارد.
    در این مبحث سعی بر این است تا رموز اصلی خوش بختی و کسب رضایت در زندگی را که مردان نقش عمده ای در اجرای آن دارند، بیان کنیم.
    در سیره ی پیشوایان می توان موارد زیر را به عینه مشاهده کرد:


    1-ابراز محبت
    قال الصادق(ع):
    العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فی الایمان فضلا
    هرچه محبت همسر در قلب بنده زیادتر شود، فضیلت ایمانش زیادتر گردد.
    سرسبزی و شادابی کانون خانواده، بستگی به حضور بانشاط یک «زن» دارد، اما نشاط و سرزندگی یک زن به محبت «مرد» وابسته است.
    قال رسول الله(ص):
    قول الرجل للمرأه ، انی احبک لایذهب من قلبها ابدا.
    این سخن مرد به زن که دوستت دارم هرگز از دل زن بیرون نرود.
    قال الصادق(ع):
    اذا احببت رجلا فاخبره.
    هرگاه کسی را دوست داشتی به او بگو.
    چه تمثیل زیبایی حضرت علی(ع) در مورد زن فرموده اند که: «زن ریحانه است». زن همانند گل است و به راستی طراوت یک گل، مرهون مراقبت باغبانی مهربان است، تا در سایه مواظبت و انس با آن گل، از جلوه و زیبایی و عطر و رنگش، بهره و لذت برد و روحش از دیدار آن تازه گردد.


    2- شناخت تفاوت ها و احترام به آن
    قال علی (ع): انهن امانه الله عندکم فلا تضاروهن و لاتعضلوهن.
    زنان در نزد شما امانت الهی هستند پس به آنان زیان نرسانید و آنها را تنها نگذارید.
    امام صادق(ع) فرموده اند:
    خدا رحمت کند بنده ای را که رابطه بین خود و زنش را نیکو کرده است.
    همه ما به این موضوع واقفیم که مردان و زنان از لحاظ جسمی و روحی با هم متفاوتند، همان گونه که در خلقت ظاهری با هم تفاوت دارند در مسایل روحی و روانی نیز از یکدیگر متمایزند. اما هنگامی که یک ازدواج صورت می گیرد و زن و مردی زندگی مشترکی را شروع می کنند، هر یک از آنها به کلی فراموش می کنند که با دیگری متفاوتند و این تفاوت ها هم بسیار است. هر یک گمان می کند اگر طرف مقابل دوستش دارد باید همان گونه باشد که او می خواهد. لذا سعی در تغییر طبیعت و فطرت دیگری می نماید تا او را به دلخواه خویش درآورد و به این خاطر روابط متشنج می شود و فرصت گفت وگوی صمیمی و دوستانه از بین می رود.
    در این قسمت به آقایان یادآوری می کنیم که زنان با مردان تفاوت های اساسی دارند، این تفاوت ها را بشناسیم و به آنها احترام بگذاریم.


    3-احترام به همسر:
    حضرت زهرا علیهاالسلام پس از رحلت رسول مکرّم اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وقتی «فدک» را به ناحق از او گرفتند، برای دفاع از حقّ خویش و بازگرداندن حقّش نزد خلیفه وقت رفت؛ اما با ارائه استدلال‏های منطقی، موفّق نشد حقّ خود را بستاند، بنابراین با ناراحتی و تأثر شدید وارد منزل شد و اظهار ناراحتی نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام شوهرش علی علیه‏السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت:
    «... هیچ‏کس از من دفاع نکرد و از ظلم آنها جلوگیری ننمود، خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و با شکست و افسردگی بازگشتم، و تو این‏گونه پریشان نشسته‏ای! تو همان بودی که گرگان عرب را صید می‏کردی و اکنون زمین‏گیر شده‏ای! یا علی! نه گویندگان را مانع هستی و نه یاوه‏گویان را دافع! اختیار از کفم رفته،... از اینکه با تو این‏گونه سخن می‏گویم نزد خدا عذر می‏خواهم، خواه مرا یاری کنی، یا واگذاری! ای وای بر من در هر پگاه که تکیه‏گاهم از کف بیرون رفت و بازویم بی‏رمق گشت.»
    علی علیه‏السلام با لحنی محترمانه همسر مهربانش را دلداری داد و فرمود:
    «ویل و وای بر تو مباد؛ بلکه وای بر دشمنان تو باد! ای دختر برگزیده خدا و یادگار نبوّت، از اندوه و غصّه دست بردار. به خدا سوگند! من در انجام وظیفه سستی نکردم و آنچه قدرت و توان داشتم، انجام دادم.»
    حضرت علی علیه‏السلام آن‏چنان با خونسردی، متانت، دلجویی و احترام در برابر ناراحتی و شکوِه حضرت زهرا علیهاالسلام برخورد می‏نماید، که حضرت فاطمه علیهاالسلام آرام می‏گیرد و می‏فرماید:
    «خداوند مرا کفایت می‏کند.»
    و بدین‏گونه کار آنها را به خدا وامی‏گذارد و ساکت می‏شود.2
    علی علیه‏السلام همواره مواظب بود که از حزن و اندوه زهرا علیهاالسلام که بعد از پدر بزرگوارش بسیار زیاد شده بود، بکاهد. زهرا علیهاالسلام به پدرش پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله علاقه زیادی داشت. حضرت می‏فرمود: «پیراهن پدرم را به من بدهید.» و چون پیراهن را می‏گرفت، آنقدر آن را می‏بویید تا بیهوش می‏شد. علی علیه‏السلام می‏فرماید:
    «پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را در پیراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا علیهاالسلام را مشاهده کردم که با بوییدن آن پیراهن بیهوش می‏شود، آن را پنهان نمودم.»3
    حضرت علی علیه‏السلام خود درباره چگونگی برخورد با همسرش می‏فرماید:
    «به خدا سوگند! هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود و او را به هیچ کاری مجبور نکردم... او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنی من، قدمی برنداشت.»4
    برای به تصویر کشیدن بالاترین حدّ تکریمِ امام حسین علیه‏السلام به فرزند و همسرش نیز اشعار آن حضرت بهترین شاهد است. آن حضرت در روز عاشورا در مورد همسرش «رباب» و دخترش «سکینه» می‏فرماید:
    لَعَمْرُکَ اِنَّنی لَاُحِبُّ داراً تَکُونُ بِها سَکینَةٌ و الرُّبابُ
    اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ جُلَّ مالی و لیس لِعاتِبٍ عندی عتابٌ
    به جان تو سوگند! من خانه‏ای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند. من آنها را دوست دارم و عمده اموالم را می‏بخشم به آنان و کسی را شایسته نیست مرا سرزنش کند.5


    4-یاری همسر:
    حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام در آغاز زندگی مشترک برای تعیین مسئولیتشان در کانون خانواده، خدمت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رسیدند و از آن حضرت درخواست داوری نمودند. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله کارهای درون خانه را برعهده حضرت فاطمه علیهاالسلام گذاشت و کارهای بیرون خانه را به حضرت علی علیه‏السلام سپرد. فاطمه علیهاالسلام می‏فرماید:
    «جز خدا کسی نمی‏داند که من چه اندازه خوشحال شدم از اینکه کارهای درون خانه به من واگذار شد و از کارهای بیرون خانه و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.»6
    در همین زمینه در سخنی از امام باقر علیه‏السلام آمده است:
    «فاطمه علیهاالسلام در خانه علی علیه‏السلام کارِ خانه؛ خمیر کردن، نان پختن و نظافت را به عهده گرفت. علی علیه‏السلام نیز کارهای بیرون خانه را، مانند: آوردن هیزم و تهیه مواد خوراکی به عهده داشت.»7
    علی علیه‏السلام به کارهای بیرون خانه اکتفا نمی‏کرد بلکه در کارهای خانه نیز شرکت می‏جست. آن حضرت با علاقه‏ای که به زهرا علیهاالسلام داشت، به او کمک می‏کرد. حضرت، عدس پاک می‏نمود، خانه را جارو می‏کرد و در دستاس کردن، همسرش را یاری می‏نمود.
    امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید:
    «علی علیه‏السلام هیزم می‏آورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین می‏کرد و خانه را جارو می‏نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام نیز آرد می‏کرد، خمیر آماده می‏نمود و نان می‏پخت.»8
    از برخی روایات استفاده می‏شود که حضرت علی علیه‏السلام بعضی اوقات در کارهایی مانند تهیه آرد و آسیاب کردن نیز به کمک همسرش حضرت زهرا علیهاالسلام می‏شتافت.
    روزی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به خانه علی علیه‏السلام وارد شد، ناگاه مشاهده کرد دختر و دامادش با محبّت بی‏نظیر در کنار هم نشسته، و با همکاری به آرد کردن «جو» مشغولند.

    پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به آنان فرمود:
    اَیُّکُما اَعیی؛ کدام یک از شما خسته‏تر هستید، تا من به جای او نشسته، کارش را انجام دهم؟
    علی علیه‏السلام فرمود: ای رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته‏تر است.
    آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند.9

    5-پرستاری از همسر:
    هنگامی که حضرت زهرا علیهاالسلام به سبب ستم و ضرب و شتمِ دشمنان، زمان ارتحالش فرا رسید، در رابطه با تشییع بدن مطهّر، محلّ دفن و چگونگی غسلش سفارش‏هایی به شوهرش علی علیه‏السلام کرد. آن حضرت نیز به همان وصیّت عمل نمود. به علاوه علی علیه‏السلام در هنگام بیماری همسرش، مانند پرستاری دلسوز از او مراقبت می‏نمود. امام سجّاد علیه‏السلام از پدرش امام حسین علیه‏السلام نقل می‏کند:
    وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام بیمار شد، به علی علیه‏السلام سفارش کرد جریان کسالت او را به کسی خبر ندهد. علی علیه‏السلام نیز چنین کرد و کسی را در جریان کسالت زهرای اطهر علیهاالسلام قرار نداد و خود آن حضرت پرستاری و مراقبت از همسرش را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک می‏کرد. چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا علیهاالسلام به شوهرش سفارش کرد که او عهده‏دار مراسم تجهیز و دفنش شود؛ شبانه او را دفن نماید و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. علی علیه‏السلام نیز چنین کرد؛ اما پس از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فراگرفت و اشک‏های مبارکش بر گونه‏هایش جاری گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر نمود و فرمود:
    «السّلام علیک یا رسول‏اللّه، عنّی و عن ابنتکَ النّازلَةِ فی جوارک، و السّریعةِ اللحاق بِکَ، قل یا رسول‏اللّه عن صفیّتِکَ صبری! وَ رَقَّ عنها تجلُّدی... فَلَقَدْ اُسْتُرْجِعتِ الودیعَةُ، وَ اُخِذَتِ الرَّهینَةُ، اَمّا حُزنی فسَرْمَدٌ وَ امّا لَیلی فَمُسَهَّدٌ...10؛ سلام و درود من بر تو ای رسول خدا! و از دختر عزیزی که پس از رحلت به سرعت به تو پیوست! ای پیامبر عزیز! در اثر مفارقت زهرا توانم، به ناتوانی و صبرم، به کم‏صبری تبدیل گشت! ای نجات دهنده عالم هستی! امانت از من گرفته شد! امّا بدان که بعد از این، دیگر حزن و اندوه من همیشگی است، و شب‏ها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!»


    6-توجه به خواست همسر:
    امام حسین علیه‏السلام به خواست، علاقه و حسّ زیبایی دوستی همسرش، توجّه خاصّی می‏نمود و برخی اوقات به همین خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود رو به رو می‏شد؛ ولی به خواستِ طبیعی و مشروع همسر خویش احترام می‏گذاشت.

    جابر از امام باقر علیه‏السلام نقل می‏کند:
    عدّه‏ای بر امام حسین علیه‏السلام وارد شدند؛ ناگاه فرش‏های گران‏قیمت و پشتی‏های فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده می‏کنیم که ناخوشایند ماست (وجود این وسایل در منزل شما را، مناسب نمی‏دانیم.)! حضرت فرمود: اِنّا نتزوِّج النّساءَ فنُعطیهنّ مهورهنَّ فیشترین ما شئنَ لَیس لَنا منه شی‏ءٌ؛ ما بعد از ازدواج، مهریّه همسران‏مان را پرداخت می‏کنیم و آنها هر چه دوست داشتند، برای خود خریداری می‏کنند. هیچ‏یک از وسایلی که مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست.»11
    در روایت دیگر نقل شده که از امام صادق علیه‏السلام سؤال شد: آیا خرید جواهرات برای زینت بچّه‏ها درست است؟ حضرت فرمود: «علیّ بن الحسین علیه‏السلام برای بچّه‏ها و همسرانش زیورآلات از نوع طلا و نقره تهیه می‏کرد و آنها را با آن زیورها می‏آراست.»12
    از این روایات و نظایر آن، به خوبی استفاده می‏شود که امام سجّاد علیه‏السلام به حسّ زیبایی دوستی همسر خود احترام می‏گذاشت و امکانات لازم را در حدّ متعارف آن زمان، برای آنها فراهم می‏نمود.


    7-أراستن خویشتن برای همسر:
    پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید:
    «لباس‏های خود را تمیز کنید، موهای خود را اصلاح نمایید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنی‏اسرائیل چنین نکردند و زنانشان بدکار شدند.»13
    امامان علیهم‏السلام نیز به این مطلب توجّه خاصّی داشتند. این بزرگواران خود را برای همسرانشان آراسته و مرتّب می‏کردند، لباس مناسب می‏پوشیدند و موهای خود را رنگ می‏زدند.

    حسن بن جهم ـ از دوستان امام کاظم علیه‏السلام ـ گوید:
    آن حضرت را دیدم که موهای خود را خضاب کرده است، گفتم: فدایت شوم، شما هم خضاب می‏کنید؟!
    حضرت فرمود: آری، اصلاح و مرتّب بودن وضع، بر عفّت زنان می‏افزاید. زنانی بودند که پاکدامنی را رها کردند به این دلیل که شوهرانشان اصلاح و مرتّب بودن خود را رها کردند.
    سپس فرمود: دوست داری همسرت را در حالی همانند حال خودت که خود را آراسته ننموده‏ای، ببینی؟
    گفتم: نه!
    فرمود: او نیز چنین است.
    آنگاه فرمود: نظافت و استعمال بوی خوش و اصلاح مو، از اخلاق پیامبران است.14

    یکی از دوستان امام باقر علیه‏السلام به نام حکم بن عتیبه می‏گوید:
    در خانه‏ای زیبا و آراسته خدمت آن حضرت رسیدم، لباس زیبا و رنگینی پوشیده بود که آثار رنگ لباس بر دوش حضرت دیده می‏شد. خیلی شگفت‏زده شدم. گاهی، به خانه نگاه می‏کردم، گاهی به وضع لباس آن حضرت!
    حضرت علیه‏السلام فرمود: این حالت، چطور است؟
    عرض کردم: چه بگویم از این لباسی که به تن کرده‏اید؟ این لباس، مربوط به افراد نوجوان است.
    حضرت فرمود: ای حکم! چه کسی زینت‏ها و چیزهای پاکیزه‏ای را که خداوند برای بندگانش آفریده است، حرام کرده؟ اینها از چیزهایی است که خداوند برای بندگانش آفریده است؛ اما این خانه که مشاهده می‏کنی مربوط به همسر من است و من تازه ازدواج کرده‏ام.15 لباسی که مشاهده می‏کنی و همچنین حضور من در این خانه، به خاطر همین موضوع است.

    حسن زیّاتِ بصری نقل می‏کند:
    با یکی از دوستانم خدمت امام باقر علیه‏السلام رسیدیم. او را در خانه‏ای زیبا، با لباس زیبا در حالی که سرمه کشیده بود، دیدیم. سپس سؤالاتی از آن حضرت نمودیم، ایشان متوجّه شد که ما از وضع لباس و خانه آن حضرت شگفت‏زده شده‏ایم. حضرت فرمود: فردا با دوستت نزد من بیا. همان‏طور که حضرت فرموده بود، روز بعد در منزلی که او بیشتر وقت‏ها آنجا تشریف داشت، رفتیم. مشاهده کردیم که در خانه، جز حصیر، چیزی نیست و حضرت لباس زبر و خشن به تن دارد.
    حضرت فرمود: دیروز شما پیش من آمدید، در حالی که من در خانه‏ای بودم که مربوط به همسرم بود و آن وسایل موجود در خانه، متعلّق به اوست. او خود را آرایش کرده بود که من هم خود را برای او آراسته و مزیّن نمایم.


    8-گذشت از لغزش های همسر:
    سیره معصومان علیهم‏السلام چنین بوده است که اشتباه و خطای شناختی و رفتاری همسران را نادیده می‏گرفتند.
    اسحاق بن عمّار می‏گوید: به امام صادق علیه‏السلام عرض کردم: حقّ زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، «نیکوکار» محسوب شود؟
    امام علیه‏السلام فرمود: خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایی از او سر زد، از او بگذرد.
    سپس فرمود: پدرم امام باقر علیه‏السلام همسری داشت که به او آزار می‏رساند؛ ولی پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار می‏داد.16
    امید است سیره ی پیشوایان دین راهنمای ما باشد.

    ----------------------------------------------
    پی نوشت:
    1.کیهان
    2. احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 281 و 282.
    3. بحارالانوار، ج 43، ص 157، ح 6.
    4. کشف الغمّه، ج 1، ص 363.
    5. بحارالانوار، ج 45، ص 47.
    6. وسائل الشّیعه، ج 14، ص 123.
    7. مستدرک‏الوسائل، ج 2، ص 551؛ بحارالانوار، ج 43، ص 31، ح 38.
    8 . کافی،ج 5، ص 86، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 169، ح 3640، باب 2؛ امالی، طوسی، ج 2، ص 274؛ بحارالانوار، ج 43، ص 151، ح 7.
    9. بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51، ح 47.
    10. نهج البلاغه، خ 193، ص 651.
    11. بحارالانوار، ج 43، ص 171.
    12. کافی، ج 6، ص 476، ح 1.
    13. همان، ص 475، ح 1.
    14. نهج‏الفصاحه، ص 72، ش 377.
    15. وسایل الشّیعه، ج 14، ص 183؛ کافی، ج 5، ص 567، ح 50.
    16. همان، ص 510، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 3،


    نظر شما راجع به این مطلب  ()