سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در گفتار دیگرى که از این مقوله است فرمود : ] از مردمان کسى است که کار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى‏دارد ، چنین کسى خصلتهاى نیک را به کمال رسانیده ، و از آنان کسى است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد ، چنین کسى دو خصلت از خصلتهاى نیک را گرفته و خصلتى را تباه ساخته ، و از آنان کسى است که منکر را به دل زشت مى‏دارد و به دست و زبان خود بر آن انکار نیارد ، چنین کس دو خصلت را که شریف‏تر است ضایع ساخته و به یک خصلت پرداخته ، و از آنان کسى است که منکر را باز ندارد به دست و دل و زبان ، چنین کس مرده‏اى است میان زندگان ، و همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منکر ، چون دمیدنى است به دریاى پر موج پهناور . و همانا امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک کنند و نه از مقدار روزى بکاهند و فاضلتر از همه اینها سخن عدالت است که پیش روى حاکمى ستمکار گویند . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----345316---
بازدید امروز: ----25-----
بازدید دیروز: ----5-----
جستجو:
Image and video hosting by TinyPic
  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من

  • پارسی بلاگ

    فمنیسم اسلامی؟؟ - شب هجران

  • لوگوی وبلاگ
    فمنیسم اسلامی؟؟ - شب هجران

    استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، الرحمن الرحیم، بدیع السموات و الارض، من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب و الیه.

    آمین یا رب العالمین

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود:
    بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشویان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
    مطالب بایگانی شده

    لوکوی دوستان من


  • فمنیسم اسلامی؟؟
    نویسنده: یک دوست سه شنبه 87/4/11 ساعت 8:35 صبح

    فمنیسم اسلامی؟؟
    پاس داشتن از مقام زن و احترام به آنها، مورد سفارش مؤکّد ومکرّر حضرت ختمى مرتب(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) بوده است که در ذیل به چند نمونه از آن اشاره مى نمائیم:
    1ـ قال رسول اللّه(صلى الله علیه وآله): (کلّما ازداد العبد ایماناً ازداد حبّاً للنساء) «به هر میزان که ایمان بندگان خدا افزایش یابد، محبت و دوستى آنان نسبت به زنان نیز ازدیاد خواهد یافت».[1]
    2ـ قال الصادق(علیه السلام) (من اخلاق الانبیاء حبّ للنساء) «رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(علیه السلام)مى فرمایند: از جمله اخلاق انبیاء الهى (که اسوه و الگوى ما در همه امور از جمله آداب معاشرت هستند) دوست داشتن زنان است».[2] بلکه در برخى روایات اهانت به زنان را شیوه افراد پست و فرومایه دانسته اند. ولکن این دستورات ارتباطى با فمینیسم ندارد بلکه اصولا تفکر فمینیستى در تغایر با تفکر و دستورات اسلامى بلکه دینى است و این حقیقت با توضیحى پیرامون معنا و مفهوم فمینیسم و تلقى هاى مختلف از آن و برخى مظاهر و نمودهاى تفکر فمینیستى، روشن خواهد شد.
    فمینیسم (Feminism) واژه اى فرانسوى است به معناى مکتبى که اعتقاد به برابرى زن با مرد و مبارزه در این راه دارد، و به آن چه که در قرن نوزدهم تحت عنوان «جنبش زنان» معروف بوده، اطلاق مى شد. فمینیست هاى اولیّه از «حقوق» و «برابرى» زن سخن مى گفتند اما در دهه 60 میلادى، «ستم» و «آزادى» در فعالیت هاى سیاسى چپ نو، کلماتى کلیدى به شمار مى رفت.[3] تفکر فمینیستى به عنوان یکى از جریانات مدعى انحصارى دفاع از حقوق زنان، مجموعه متنوعى از گروه ها با گرایش گوناگون فکرى و سیاسى بود که هر یک به نحوى ادعا مى کردند که در پیشبرد موقعیت زنان تلاش مى کنند که به نحو بسیار مختصر به پنج تلقى مهم آن اشاره مى نمائیم:
    1ـ لیبرال فمینیسم: که هدفِ اصلى آنان کاربرد اصولِ آزادى خواهانه در مورد زنان و مردان به صورت یکسان و مساوى بوده است به این معنى که قوانین باید براى زنان حقوقى کمتر از مردان قائل شوند. آنان معتقد بودند که سرشت زنان و مردان، کاملا یکسان است و تنها انسان وجود دارد، بدون جنسیت.[4]
    2ـ فمینیسم مارکسیستى: مارکسیسم با نفى جامعه طبقاتى به عنوان سرچشمه ستم به زنان، پایه مادى ستم زنان را در تقسیم جنسیتى کار جستجو نموده و اولین شرط رهایى زن خانه دار را در آن مى بیند که کلّ جنس مؤنث به فعالیت عمومى بازگردانده شود.[5]
    4ـ سوسیال فمینیسم: سوسیالیسم با اعتقاد به نقش اساسى نظام جنسیتى و نظام اقتصادى در ستم بر ضدّ زنان معتقدند که باید در هر بُعد مبارزه طبقاتى و مبارزه زنان، فعالیت کرد.[6]
    5ـ فمینیسم فرامدرن: این گروه متأثر از دیدگاه هاى پست مدرنیستى و با تأکید بر حفظ ویژگى زنانگى معتقدند که زن نیازمند خانواده، همسر و فرزند است، از این رو نه نقش ازدواج و مادرى، بلکه دسته اى خاص از روابط تحمیل شده بر زنان و وجود رفتارهایى که از بدو تولد میان دختر و پسر، تفاوت ایجاد مى کند، موجب زیر سلطه رفتن زنان شده است، لذا معتقد به تشابه حقوق زن و مرد در خانواده و محیط اجتماعى هستند.[7]
    برخى از نمونه هاى تفکر فمینیستى عبارتند از: با نفى ارزش هاى دینى، بسیارى از مقررات مذهبى مانند حجاب، ممنوعیت سقط جنین، محدودیت هاى روابط جنسى و احکام مربوط به خانواده و اخلاق را مصداق ستم به زنان معرفى نموده و در راستاى محو آن تلاش مى کنند، چنان که در کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان، هر گونه قید و بندى در روابط بین زن و مرد با عنوان «تبعیض علیه زنان» محکوم شده است. بر اساس این کنوانسیون، هیچ مکانى نباید مختص به جنس مشخص باشد و هیچ رشته علمى نباید مخصوص زنان یا مردان باشد، مراکز علمى همچون دبیرستان و دانشگاه ها باید مختلط باشد تا امکان بهرهورى همه به طور یکسان فراهم آید. سقط جنین و ازدواج هاى مختلف از جمله ازدواج با همجنس نیز آزاد و مشروع خواهد بود. تلاش جوامع غربى در علمى جلوه دادن و طبیعى شناخت رفتار همجنس بازى در همین راستا ارزیابى مى شود.[8] هم چنان که فمینیست هاى لیبرال ترتیب جنسى آرمانى را آن ترتیبى مى دانند که طىّ آن هر فردى مناسب ترین سبک زندگى را براى خود برگزیند و گزینش او از سوى دیگران پذیرفته و مورد احترام قرار گیرد، اعم از خانه دارى یا خانه شوهرى، زندگى مجرّدى یا زندگى خانوادگى، بچه دار یا بى بچه (کورتاژ و...) و یا نوعى ارضاء جنسى انعطاف پذیر و... آن چه که در روابط زناشویى اصل است، همانا شادکامى و رضایت خود محورانه زن و شوهر مى باشد، به هر قیمتى ولو با هر گونه ابتذال اخلاقى و اجتماعى، نه تشکیل خانواده و تربیت فرزند.[9]
    گفتار «سیمون دوبوار» در نفى نهاد ازدواج و خانواده و معرفى آن به عنوان نوحى فحشاء عمومى و عامل بدبختى زنان و طرح جایگزینى نظریه «زوج آزاد» و «همزیستى مشترک» ولى بدون هیچ گونه تعهد و مسؤولیتى میان زن و مرد، براى تأمین آزادى مطلق زن و مرد و تصریح به «سوسیالیسم جنسى» که بدان وسیله جامعه اى به وجود مى آید که در آن زن و مرد بتواند هر دو آزاد باشند[10] و نیز داشتن استخرهاى شناى مختلط براى زن و مرد، حضور زن و مرد در همه مجامع و اماکن در کنار همدیگر و بدون هیچ محدودیت و قید و بندى آن چنان که در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان آمده است، ارزش هاى لیبرال مى باشند.
    بنابراین فمینیسم در تمامى شاخه ها و جلوه هایش، هدف و نتیجه اى جز ایجاد اختلاف و ناسازگارى بین دو جنس و تشدید بحران عدم تفاهم انسانها ندارد. آنان با نادیده گرفتن نقش ها و کارکردهاى ویژه زنان و مردان، سعى در ایجاد یک همانندى مصنوعى و بعضاً حتى انقیاد مردان توسط زنان (زن سالارى) دارند.
    اندیشه فمینیستى محصول رنسانس و از آفات تفکرات سکولاریسم، لیبرالیسم و اومانیسم بوده، تنها در قلمرو «انسان مدارى» و «آزادى مطلق» و «عدم تعبد به وحى و احکام دینى» قابل طرح است و لذا، به هیچ وجه با حقیقت و ماهیت دینى نسبتى ندارد. به همین جهت شعارهاى سطحى فمینیستى براى جامعه اسلامى ما وصله اى ناچسب است و کسانى که، در صدد ارائه تفسیرهاى ناصواب و بدون ضابطه و تخصصى از متون دینى هستند، نوعى فمینیسم اسلامى را پدید مى آورند و در واقع به دامان التقاط و روشنفکرى یا عوام فریبى در غلتیده اند. البته به گمان ما نیز ستم به زنان، یکى از سیاه ترین نقطه هاى تمدن بشرى است ولى عامل این ستم احکام و مقررات دینى و ارزش هاى مذهبى و اخلاقى نیست و راهبرد آن زدودن هرگونه قید و بندى در روابط زن و مرد و تن دادن به هر گونه ابتذال اخلاقى نخواهد بود.[11]
    ---------------------------------------
    [1] . میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، چاپ اول، ج 9، ص 106، ح 18347.
    [2] . همان، ص 107، ح 18350.
    [3] . WALTER DILL SCOTT AND FRANKLIN J.MEINE; THE AMERICAN PEOPLES ENCYCLOPEDIA, V.B;P.4442
    [4] . Abott and Wallace; An Introdoction to Sociology Feminist Prespectives; london, Routledage,1992; And Mandel, Nancy; Feminist Issues; Race, Calss and sexuality;YOIURk University, 1995.
    [5] . آلیسون جَگر (alison jaggar); سیاست هاى فمینیستى و سرشت انسان، به نقل از مجله زنان، شماره 28، سال پنجم، فروردین 1375، ص 51.
    [6] . معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامى در (نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها)، تازه هاى اندیشه، شماره 2، نگاهى به فمینیسم، قم: چاپ اول، آذر 1377، ص 18ـ19.
    [7] . همان، ص 20.
    [8] . مصاحبه خانم معصومه ابتکار، مبانى فکرى سند پکن، مجله فرزانه، دوره دوم، ص 131ـ137.
    [9] . ریترز جورج، نظریه جامعه شناسى در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثى، تهران: انتشارات علمى، چاپ دوم، پائیز سال 1374، ص 277 و تازه هاى اندیشه، پیشین، ش 2، ص 12.
    [10] . رک: آلیسون جگر، مجله زنان، پیشین، شماره 28، ص 50 و نیز تازه هاى اندیشه، پیشین، ص 16ـ17.
    [11] . براى اطلاع بیشتر از مبانى نظرى فمینیسم و نقد آن رجوع کنید به مقاله «مباین نظرى حقوق فمینیسم» اثر آقاى سید ابراهیم حسینى، کتاب نقد، شماره پانزدهم.


    نظر شما راجع به این مطلب  ()